روانشناسی کودکان

روانشناسی و دنیای مجازی برای کودکان

روانشناسی کودکان

روانشناسی و دنیای مجازی برای کودکان

تشویق به کتاب خوانی در کودکان(نوشته فاطمه اسلامی از ارومیه)

 تشویق به کتاب خوانی در کودکان

 

 

 

اگر می خواهید کودکی، کاری را انجام دهد، اول باید خودتان آن را انجام بدهید! هر کسی که با بچه ها کار می کند می داند که ما امروزه با موانع توجه بسیاری روبرو هستیم. نه فقط حضور مسلط تلویزیون که فعالیت های اضافه بی پایان بعد از مدرسه، تکالیف مدرسه و ... زندگی بچه ها را پر کرده است. در عین حال ما باید بتوانیم خواندن، کلمات و ادبیات را برای بچه ها سرگرم کننده و جذاب کنیم. اولین کلید این کار این است که خودتان هیجان زده باشید. یکی از پیشنهاداتم این است که در حال خواندن غافلگیر شوید! آیا تا به حال کسی را ندیده اید که عمیقاً در کتاب فرورفته است؟ شک دارم که با دیدن این صحنه توانسته باشید خودتان را نگه دارید و پرسید: " ببخشید دارای چی می خونی؟ " بگذارید بچه ها هم همین طور شما را ببینید و غافلگیر کنند. اگر فرصتی برای خواندن دارید، حتماً این کار را در جایی انجام دهید که همه شما را ببینند!

 

این روزها چه می خوانـــی؟

از بچه ها بپرسید چه کتابی می خوانند و این کار را زیاد بکنید. وقتی خود من بچه بودم در حسرت بحث کردن درباره کتابها بودم. دوست داشتم کتاب بخوانم اما نمی توانستم و جالب نبود درباره اش با دوستانم حرف بزنم. برای همین برای کسانی که به خواندن علاقه نشان می دادند، به خصوص بزرگسالان، ارزش زیادی قایل بودم.

 

آفــــرینش فضا

بچه ها برای خواندن به مکانهای امن و راحت عشق می ورزند. بعضی ها دوست دارند زیر اشیا دراز بکشند. من می دانم که فضا و جا اغلب کم هم هست اما اگر می توانید مکانی در کلاس یا کتابخانه کنار بگذارید تا بچه ها برای خواندن در آنجا آزاد باشند. صندلی های نرم یا حتی وسایلی مثل چادر اسباب بازی عالی هستند. شاید بتوانید از کسی خواهش کنید که این ساخت و سازها، برایتان انجام بدهد. لااقل از آنها سؤال کنید!

 

نگاهـــی جدید به نمایشگــاه

همیشه تعدادی نمایشگاه فصلی وجود دارد اما شما هم می توانید نمایشگاه های متفاوتی داشته باشید. می توانید کلکسیونی از کتابها را به بچه ها بدهید تا درباره آنها نقد بنویسند یا کشوی کوچکی در کنار قفسه کتابها داشته باشید که بچه ها بتوانند آزادانه نظراتشان را بنویسند.

 

تابلوی پیغامهـــا: من اینجا بودم، تو کجا بودی؟

یادگرفتن خواندن، بزرگ و هیجان انگیز است. شما می توانید جایی برای نوشتن پیغام های روزانه و اطلاعیه های خاص کنار بگذارید. درست مثل دفاتر کار که یک تابلو برای آگهی و پیغام های شخصی به نام کارکنان وجود دارد. اگر چنین چیزی داشته باشید، مردم حتماً از آن استفاده می کنند. پدر و مادرها را تشویق کنید وقتی بچه ها دنبال کتاب می گردند، به نام آنها پیغام بگذارند و آنها را تشویق کنند. این هم راه جالب دیگری برای عادت کردن به مطالعه است.

 

داستـــان بی پایان
می توانید در یک کلاسور در کتابخانه، داستانی دنباله دار را بچسبانید. هر روز یک جمله یا یک پاراگراف بنویسید و بگذارید بچه ها ادامه داستان را خودشان تصور کرده و اضافه کنند.

 

گــــوشه شعــــــر و داستـــان

کتابدار ها هم می توانند یک گوشه از کتابخانه را به فضای کاری تبدیل کنند تا بچه ها برای خواندن یک کتاب مصور یا یک شعر به آنجا بروند. تنها چیزی که لازم دارید یک صندلی، یک تابلو و یک زنگ کوچک است. از زنگ وقتی استفاده می کنید که کسی بخواهد یک داستان یا افسانه را تعریف یا اجرا کند. این طوری از دیگران برای تماشا و شنیدن دعوت می کنید. اگر این کار به نظرتان بی نظم و آشوب ناک می رسد، زمانهای خاصی برای اتفاق افتادنش در نظر بگیرید.

 

من کــــی هستـــــم؟

کسانی که ذوق تئاتر بازی کردن دارند می توانند با لباس مبدل بچه ها را به ذوق بیاورند. این لباس مبدل می تواند بسیار ساده باشد. کلید کار در صحبتی است که می کنید. شما باید سر نخ هایی به بچه بدهید تا حدس بزنند شما کدام شخصیت از کدام کتاب هستید ممکن است بچه ها حدسشان را روی برگه ای بنویسند و اگر درست حدس زده باشند، جایزه بگیرند. شما باید به خوبی به داستان مسلط باشید و اگر شخصیت های فرعی را انتخاب کنید، بازی جالب تر می شود. پیشنهادات من اینها هستند. لباس آزمایشگاه برای ماری کوری یک ردای سیاه برای استادی در داستان هری پاتر.

 

من وقت ندارم

اگر وقت زیادی ندارید یا در زمانهای کوتاه با بچه ها در تماس هستید باید از راههای سریعتری استفاده کنید. یک پیشنهاد خوب در این مورد معماها و واقعیات باورنکردنی است. همیشه چنین کتابهایی در کتابخانه وجود دارد. شما می توانید آنها را در میز امانت نگه دارید و وآماده باشید که هر روز یک واقعیت جالب یا یک معما به بچه ها ارائه کنید.

 

تبیان

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و نهم تیر 1385ساعت 4:50 بعد از ظهر  توسط فاطمه اسلامیه  |  آرشیو نظرات

 

 چگونه کودک را به کتاب خواندن علاقه مند کنیم؟

 

 

زمانی خواندن یک کتاب برای کودک خوشایند و لذتبخش است که موجودات خیالی داستان به پرواز در آیند، قطارها به صورت واقعی حرکت کنند و صدا بدهند و خرگوش ها در زیر نورماه به خواب بروند.هنگامیکه برای کودک خود کتاب می خوانید فرصت پیدا می کنید تا با صداهای موجودات و شخصیت های داستانی سخن بگویید، تخیلی رفتار کنید و حتی مانند یک کودک باشید.به عبارت دیگر از شخصیت واقعی خود خارج شده و مانند شخصیت های داستانی رفتار کنید. شما تصمیم می گیرید که چقدر هیجان زده باشید، شادی کنید، یا غمگین و حتی عصبانی شوید.چقدر باید روی یک شخصیت تأکید کنید و چه اندازه لازم است که بر هیجان قصه بیفزایید، به این ترتیب نتیجه کار منحصر به فرد خواهد بود.

 

کودک در سنین خیلی پایین ( شیرخوارگی ) که درکی از معانی واژه ها ندارد و تفاوت ظریف موجود بین آنها را نمی فهمد، از شنیدن صداهای متنوع شما و دیدن احساسات و عواطف شما لذت می برد . ادای عبارت های داستان توسط شما حاوی علایم و نشانه های محرمانه است که فقط شما و فرزندتان مفهوم آنها را درک می کنید. چگونه برای فرزند خود کتاب می خوانید؟ با صدای آهسته، با لحنی گرم و دلنشین، با شور و حرارت یا ...؟ به هر شیوه ای  که برای کودک خود کتاب بخوانید، می توانید بیش از پیش به او نزدیک شده و از کنار یکدیگر بودن لذت ببرید. وقتی که کودک از سنین پایین با کتابخوانی آشنا شود، همراهی شما به او کمک می کند که به تدریج مهارت های فردی خود را گسترش داده و تکامل بخشد. ارزشمندترین دستاورد نیز علاقه مند شدن به کتاب است .

 

انتخاب کــــــــردن کتاب بــــرای کـــــودکان

به دنبال کتاب هایی بگردید که داستان های خوب و متنوعی دارند، کتاب ها ی مصور و کتاب هایی که شما نیز از مطالعه آنها لذت می برید و کتاب هایی که با خلق و خوی کودک شما سازگار است. برای انتخاب کتاب مرحله زندگی کودک خود را در نظر بگیرید، و ببینید در چه دوره تکاملی قراردارد.نخستین دوره کودکی ، دوره ای است که بچه ها مهارت های سرگرم کننده متعددی را فرا می گیرند و با شرایط تازه ای روبه رو می شوند. برای کودکان مختلف و مناسبت های گوناگون، کتاب های متنوعی موجود است، تقریباً درباره هر موضوعی کتاب وجود دارد. به دنیا آمدن فرزند دوم، نگهداری از کودک، دوست یابی، دوستان واقعی و غیرواقعی، به مدرسه رفتن، اخلاقهای خوب، اخلاقهای بد، عواطف و احساسات، همکاری کردن، به دکتر رفتن، به دندانپزشکی رفتن، تنها بودن با خواهر یا برادر خود، خوابیدن و حتی مــــراسم مذهبی. آیا تا به حال پس از خواندن عبارتی از یک کتاب به فکر نیفتاده اید که: " این موضوع همان چیزی است که می خواهم با کودکم در میان بگذارم... "؟ خواندن کتاب کودکان ، به بزرگسالان ( والدین ) کمک می کند تا بتوانند آنچه در ذهن خود دارند، بیان کنند. چیزهایی که گاه والدین نمی توانند برای ادای آن واژه ای بیابند.

 

 کتابـــــــــی را برای فــــرزند خود انتخاب کنید کـــه :

  • هر دو از خواندن آن لذت می برید و به موضوع آن علاقه مندید.
  • با خواندن آن، کودک شما دانستنیهایی درباره جهان پیرامون خود می آموزد.
  • به شما کمک می کند که آنچه درذهن خود دارید، بیان کنید.
  • به کودک کمک می کند تا احساس خوب و مثبتی از خود داشته باشد و به قابلیت های تازه خود پی ببرد.
  • به کودک کمک کند که بداند در دنیای اطراف او کودکان دیگری هم هستند که شرایط  و احساسات مشابهی با او دارند.
  • به کودک کمک کند تا مفاهیم و معانی ارزشها، سنتها، خانواده، جامعه و... را درک کند.

 

در سنین شیرخوارگی، کودک از خواندن چه نوع کتاب هایی لذت می برد؟

۱- کودک از بدو تولد از شنیدن صدای کتاب خواندن شما لذت می برد، برای او شنیدن صدای گرم و دلنشین شما لذتبخش ترین چیز در دنیاست. تا زمانی که کودک با حوصله به سخنان شما گوش می دهد کتابخوانی را ادامه دهید.  

۲- قبل از خواب ، هنگامی که کودک با شیئی بازی می کند و آن را روی زمین می غلتاند زمان مناسبی برای گوش کردن به کتاب خوانی شماست. 

۳- به کودک امکان آشنا شدن با کتاب به شیوه خودش  را بدهید. در این سن ،  کودک دوست دارد اشیاء را بـِجَود، پاره کند، روی آنها بنشیند یا بایستد . بنابراین از کتابهای نرم ، پارچه ای و مقاوم استفاده کنید. 

۴- کتاب هایی که در هر صفحه، یک تصویر کامل و مشخص دارند. 

۵- کتاب هایی که داستان بسیار کوتاه و درباره موضوع هایی آشنا و مملوس با زندگی کودک دارند.

 

در دوره نـــــوپایی ، مناسب تـــــرین کتاب ها بــــرای کــــودکان کدامند؟

  • داستان های کوتاه در باره موضوع های مختلف و متنوع .
  • کتابهای کارتی ( هرصفحه از کتاب یک کارت جداگانه است) و داستان هایی که از زندگی روزمره کودک سرچشمه گرفته اند.
  • کتاب هایی که اشعار موزون دارند و بچه ها می توانند آنها را تکرارکنند.
  • کتاب هایی که مضمون واحدی دارند. به طور مثال درباره شکل های هندسی، رنگ ها یا حروف الفبا نوشته شده اند.
  • کتاب های مورد علاقه کودکان پیش دبستانی کدامند؟
  • کتاب هایی که داستان بلند و کمی پیچیده تر دارند.
  • کتاب هایی که اشعار موزونی دارند و درباره زندگی روزمره کودکان نوشته شده اند و برای گسترش دنیای آنها و افزایش دانسته هایشان سودمندند.
  • لطیفه، قصه های بلند، قصه های محلی و سنتی که ترسناک نباشند.

در پایان ذکـــــر این نکته ضـــــروری است که :

هیچگاه بیش از حد به مطالعه کتاب اصرار نکنید. چون این امر نتیجه معکوس دارد و کودک را از کتاب گریزان می سازد.

 

خلاقیت در کودکان

خلاقیت قابلیتی است که در همگان وجود دارد اما نیازمند پرورش و تقویت می‌باشد تا به سر حدشکوفایی برسد. فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد. خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو و بدیع بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند. اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری می­کنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرند.


احساسِ گناهِ کودک فرصتی است برای آموختن مسؤولیت‌پذیری و دانستن پیامدهای رفتارش. واکنش والدین نسبت به خطای کودک می‌تواند تاثیر عظیمی بر تقویت ( یا تضعیف) وجدان کودک، قابلیت یادگیری درست و نادرست، و سطح علاقه به اجتماع و مسؤولیت‌پذیری او دارد. کودکانی که اجازه می‌یابند احساسات خود را درک و احساس کنند و والدین‌شان به آن‌ها کمک می‌کنند که احساسات‌شان را بشناسند و از آن‌ها درس بگیرند؛ در حال آموختن مهارت برخورد به روش مسؤولانه با مسائل زندگی هستند. در صورتی که احساسات بچه‌ها سرکوب ‌شود آن‌ها با سوءرفتار در اشکال گوناگون احساس خود را بیان می‌کنند.

 بچه‌ها مدتها قبل از پاگذاشتن به دوران بزرگسالی فشار روانی را تجربه می‏کنند. برخی کودکان مجبورند با مشکلاتی چون کشمکش‌های خانوادگی، طلاق، تغییرات دائمی مدرسه، همسایه‌ها، توافقات مراقبت از کودک، فشار گروههای هم‌سال و بعضی وقت‌ها حتی با خشونت در خانواده یا جامعه‌شان دست و پنجه نرم کنند. بیشتر والدین کودکان نوپا آرزو می کنند که کودکشان بتواند تنهایی خودش را سرگرم کند. این خواسته والدین منطقی است، چون کودک نوپا می تواند اسباب بازی ها را بر دارد، با آن ها بازی کند، دنبال توپ بدود و کتاب ورق بزند. نوپاها آموخته اند که می توانند خودشان کارهایی انجام دهند و اتفاقاً اغلب هم در انجام کارها توسط خودشان پافشاری و سماجت به خرج می دهند.

توصیه درمانی

مقدمـــــــه

حیات روانی انسان به نظامی مجهز است که ادامه سیستم دار آن موجب تداوم حیات سالم و توأم با فراغ است. اگر از این نظام تخلف و انحرافی پدید آید آدمی با مخمصه هائی که اغلب زحمت آفرین هستند مواجه خواهد شد، در این نظام به دو امر مواجهیم: یکی تجهیزات انسان و آن شامل امکانات و مؤیداتی در تربیت است که خداوند آن را در درون انسان بودیعت نهاده است مثل فطرت، غریزه، کنجکاوی، بینهایت جوئی، استعدادها و.. و دیگر سیستم دفاعی است که آدمی از این طریق قادر به ادامه حیات و حفظ صیانت وجود می شود. در برابر آلام و رنج های درونی موضع مناسب اتخاذ کرده و خود را از درماندگی ها نجات می دهد و ما این هر دو را در تخیل و خیالبافی انسان می بینیم.

  

دکتــر علــی قایمــی

برای‌ درمان‌ پرخاشگری‌ در کودکان‌ اولین‌ گام‌ اینست‌ که‌ نوع‌ پرخاشگری‌ آنها را به‌ صورت‌ موردی‌ برطرف‌ نماییم.

۱- در مورد کودک‌ پرخاشگری‌ که‌ الگو پذیری‌ عامل‌ این‌ گونه‌ رفتار او بوده، باید روی‌ الگوی‌ کودک‌ کار کرد و راه‌های‌ دیگری‌ جز پرخاشگری‌ را به‌ آن‌ الگو آموخت.

۲- اگر پرخاشگری‌ در اثر ناکامی‌ به‌ وجود آمده‌ باشد، بایستی‌ کودک‌ ناکام‌ را در رسیدن‌ به‌ اهداف‌ مطلوب‌ و دوست‌ داشتنی‌ کمک‌ کنیم.

۳- در مواردی‌ که‌ علت‌ پرخاشگری‌ اضطراب‌ است، باید از نگرانی‌ درونی‌ و اضطراب‌ کودک‌ مطلع‌ شویم.

یکی از دلایل عمده ای که باعث پرخاشگری و گاه حتی فراتر رفته و تبدیل به شکستن هنجار ها و بزهکاری می گردد سرزنش و نکوهش های بسیار والدین در دوران کودکی و نوجوانی می باشد.سرزنش هایی که در انتها باعث از بین رفتن اعتماد بنفس کودکان نسبت به عملکرد خود می گردد و بهمین منظور دائم تلاش می کنند تا بجای برآورد و بیان خواسته های خود به خواسته های دیگران توجه کنند چون آموخته اند که عملکرد ایشان اغلب مورد سرزنش و نکوهش قرار گرفته و ناگزیر برای بدست آوردن نوازش از جانب والدین و نزدیکان خود می بایست اینگونه عمل کنند. متاسفانه این عملکرد والدین در بسیاری مواقع با شکست روبرو می گردد زیرا هنگا میکه کودک کاری مورد انتظار را انجام می دهند، ولی نوازش دریافت نمی کند احساس می کند که به او خیانت شده است. بهمین دلیل بعدها او دچار مشکل شده و راه حل را در گرفتن انتقام با شکستن هنجارها و یا پرخاشگر می گردد. در اینجا نمونه هایی از این موضوع در زیر ارائه شده است.

احساسِ گناهِ کودک فرصتی است برای آموختن مسؤولیت‌پذیری و دانستن پیامدهای رفتارش. واکنش والدین نسبت به خطای کودک می‌تواند تاثیر عظیمی بر تقویت ( یا تضعیف) وجدان کودک، قابلیت یادگیری درست و نادرست، و سطح علاقه به اجتماع و مسؤولیت‌پذیری او دارد. کودکانی که اجازه می‌یابند احساسات خود را درک و احساس کنند و والدین‌شان به آن‌ها کمک می‌کنند که احساسات‌شان را بشناسند و از آن‌ها درس بگیرند؛ در حال آموختن مهارت برخورد به روش مسؤولانه با مسائل زندگی هستند. در صورتی که احساسات بچه‌ها سرکوب ‌شود آن‌ها با سوءرفتار در اشکال گوناگون احساس خود را بیان می‌کنند.

بحثی مختصر در زمینه خیالبافی کودکان داشتیم و فواید و عوارض آن را برشمردیم و به این نتیجه رسیدیم که این حالت نباید در کودکان تداوم یابد بدان خاطر که آنها را از واقعیت ها، پذیرش مسئولیت ها و موفقیت در امور بعدی حیات دور می سازد. و در این مقاله که به گونه ای مختصرتر مطرح خواهد شد جلوه ای از خیالبافی کودکان را که به افسانه بافی منجر شده است عرضه خواهیم داشت. این حالت نیز از مشکلاتی است که دامنگیر والدین و مربیان کودک است و زمینه را برای بسیاری از سقوط ها و عدم موفقیت ها فراهم می سازد. حالتی است که در بسیاری از کودکان خیالباف و حتی گروهی از آنها که دچار بیماری های روانی هستند و در سنین گوناگون می باشند به عیان دیده می شود.

بچه‌ها مدتها قبل از پاگذاشتن به دوران بزرگسالی فشار روانی را تجربه می‏کنند. برخی کودکان مجبورند با مشکلاتی چون کشمکش‌های خانوادگی، طلاق، تغییرات دائمی مدرسه، همسایه‌ها، توافقات مراقبت از کودک، فشار گروههای هم‌سال و بعضی وقت‌ها حتی با خشونت در خانواده یا جامعه‌شان دست و پنجه نرم کنند. تأثیر فشار روانی روی کودک بستگی به شخصیت، میزان پختگی، و نوع سازگاری او دارد. با این حال، تشخیص اینکه چه وقت بچه‌ها زیر بار فشارها خم می‌شوند همیشه سیکی از موارد آموزنده که باید مورد توجه قرار بگیرد سوءاستفاده جنسی از کودکان است. در آمریکا هر ساله در حدود دویست‌هزار مورد سوءاستفاده جنسی گزارش می‌شود که هر ساله 10درصد به آن اضافه می‌شود. بیش‌تر کارشناسان معتقدند که بین 20 تا 30 درصد از این تعداد را دختران و تقریبا نیمی از آن را قربانیان پسر تشکیل می‌دهد.با توجه به این خطر، بسیاری از مدارس برنامه‌هایی را برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های جنسی از کودکان تنظیم کرده‌اند. در بیشتر این برنامه‌ها آموزشهای مختلفی درباره سوءاستفاده جنسی به بچه‌ها آموخته می‌شود، برای نمونه آگاه کردن آنها در مورد تفاوت بین لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشیار کردن آنها نسبت به خطرات وتشویق کردن آنها برای گزارش کردن این اعمال خلاف به افراد بزرگسال. تحقیقات نشان داده است که این آموزشها در کاهش جرایم بی‌تاثیر نبوده است اما بچه‌هایی که تحت آموزشهای جامع و گسترده شامل تقویت قابلیتهای اجتماعی و عاطفی مربوطه قرار داشته‌اند بهتر توانسته‌اند از خود در برابر تهدیدات جنسی محافظت کنند. آنها بهتر از بچه‌های دیگر می‌توانند از فرد خطاکار بخواهند که آنها را رها کند، داد و هوار راه بیاندازند و با فرد خلافکار گلاویز شوند، یا او را تهدید به لو دادن کنند، و هنگامی که رفتار ناشایستی با آنها شد عملا آن را به والدین خود بگویند. ویژگی اخیر ( گزارش کردن عمل خلافکار) یکی از بهترین راههای پیشگیری‌کننده است.
اده نیست.